یادداشت های من

تراوشات ذهنی من

یادداشت های من

تراوشات ذهنی من

بدرود


چند
وقته بد جوری دچار روز مررگی شدم...لحظه ها می گذره...ثانیه ها میان و می رن...ولی من فقط می شینم و سایه هاشونو تماشا می کنم… همیشه کلی حرف برای گفتن داشتم اما الان احساس میکنم حرفی برای گفتن ندارم یعنی حرف جدیدی ندارم. کلامم به نقطه رسید و دیگر سر خطی وجود نداره همه حرفام یه جوری تکراریه شاید دیگه دلیلی برای نوشتن ندارم ! شاید دیگه ننویسم ! شاید یه مدت به خودم مرخصی بدم و دوباره برگردم به یه زمانی احتیاج دارم تا بتونم دوباره افکار پراکندم رو سر و سامون بدم و دوباره انگیزه پیدا کنم . از همتون ممنونم که تا امروز تحملم کردید و با نظراتون بهم دلگرمی دادین راستش نمیدونم تا کی نتونم بنویسم ولی امیدوارم خیلی زود بتونم دوباره برگردم اینجا چون اینجا رو کلی دوست دارم ! ازش کلی خاطره دارم یه جورایی بهش وابستم راستی اگه کسی می خواد اینجا بنویسه به من خبر بده حاضرم اینجا رو موقتا بهش واگذار کنم ! البته شرط داره ها ......!!!!

نظرات 35 + ارسال نظر
بابالنگ دراز یکشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 04:58 ب.ظ http://babalengderaze.persianblog.com

صاحب اول و آخرش خودتی ... الکی هم به حراج نذار...

مریم یکشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 06:06 ب.ظ http://lahzeh.blogsky.com

این حرفها چیه سحر جونم؟من میام اینجا حرفهای تو رو بخونم.بابالنگ دراز راست میگه:الکی به حراج نگذار.

ستاره سهیل یکشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 07:29 ب.ظ http://miladzeshte.persianblog.com

تورو خدا نرو ...ما تورو خیلی دوست داریم الانم خونمون روضه است خیلی دعا میکنم پیشمون بمونی ...

امیر یکشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 07:46 ب.ظ

نهههههههههههههههههههههه
خواهش می کنم نرو
اگه نمی تونی کمتر بنویس ولی بنویس
ما همه هم خودت رو و هم نوشته هات رو دوست داریم
حیف همچین قلمی دیگه ننویسه
):):):

مهشید دوشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 12:52 ق.ظ

دوست عزیز ؛ شک ندارم که دلت طاقت نمیاره که ننویسی و

برمیگردی. مطمئن باش...

بلورک دوشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 12:54 ق.ظ http://www.boloorak.tk

من ولی برعکس تو..

رضا دوشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 06:13 ق.ظ http://yaldayetanhaee.persianblog.com

ایستادن بر تپه تنها مجالیست برای صعود نهایی....کسب نیروی دوباره اگر تمام عمرت را بگیرد یعنی با نام زندگی یک عمر مرگ را تجربه کرده ای....

گلی جون دوشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 03:14 ب.ظ http://girl.blogsky.com

بیا
زود هم بیا

افکار همایونی ! دوشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 03:49 ب.ظ http://hgd.persianblog.com



نظرگاه تو بود

آن عشق

دوراندیش



پشیمان گشته ام

بارها

از کرده خویش



محمود سه‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 12:15 ق.ظ

سلام
هر چند زیاد نمیتونم وبلاگت رو ببینم . ولی همیشه
اولین جایی که میبینم وبلاگ تواه .

صایا سه‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 12:28 ق.ظ http://weblog.sarou.com

اینجا با تو قشنگه ارزشش بودن تو! نباشی نیست!

*ستاره قطبی* چهارشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 08:10 ق.ظ http://sabr-omid.blogsky.com

سلام.
هر چیزی یه آغازی داره و یه پایانی .!
وبلاگ نویسی هم از این قانون مستثنی نیست.
همه ماها بنا بر دلایلی که برای خودمون داشتیم و برای رسیدن به هدفی ، به وبلاگ نوشتن روی آوردیم. البته درسته که مقوله اینترنت و مخصوصا وبلاگ نوشتن اعتیاد آوره ولی باید دید انگیزمون از نوشتن چی بوده ؟
آیا موفق شدیم ؟ مسلما اگه به خواسته هایمون رسیده باشیم دیگه انگیزه ای برای ادامه کار نداریم.
و یا اینکه وبلاگ نویسی رو هم مثل خیلی از کارهای دیگه ای که توی زندگیمون انجام میدیم کاری تکراری و روزمره ! شده .
شاید آدم به جایی برسه که دیگه وبلاگ نویسی هم براش کاری بیهوده بنظر برسه. !
همت کردم تمام یادداشتهات رو از فروردین 82 تا اسفند 82 همه رو یکجا خوندم، بعید میدونم که حالت اول برات اتفاق افتاده باشه.!
برای همین مطمئن هستم که دوباره مینویسی !!!! ولی کی؟ نمیدونم ! ... شاید هم اصلا نری . شاید هم بری و یه مدت گمنام بیایی ! ولی هر چی باشه یه پروسه ای یه که برای همه پیش میاد زمان میبره ولی میگذره .!

سخن آخر : " باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایشدش .............بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش "

{" من به بند افسونم
یک دو روزه مهمونم
میگریزم از دنیا شب گرد و پریشونم.
...
...
ای دل ، ای جان برو فکر دگر کن [؟]
یاد یاران برو از سر بدر کن " [!!!!] } آهنگ جدید وبلاگمه اگه دلت خواست برو گوش کن.!
راستی سرود " ای ایران " و کتاب " پیامبران دوشنبه ها میخندند " رو پیدا کردی؟؟
شاد باشی.

رضا چهارشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 09:53 ق.ظ http://reza-n.blogspot.com

برای رفتن هیچ گاه دیر نیست
برای ماندن٬ فرصت کم است. این فرصتها را به تاراج نده

انسان مه الود چهارشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 12:39 ب.ظ http://ensan.blogsky.com

همیشه که نمیشه تازه بود. ولی وقتی تازه شدی برگرد.

نارا چهارشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 03:38 ب.ظ http://naraa.persianblog.com

با درودی به خانه می آئی
و با بدرودی
خانه را ترک می گویی.

محمد چهارشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 04:00 ب.ظ http://mimsin.persianblog.com

SALAM
ba neveshtehat kheilee hal kardam
vaghean ghashngeh
ye lahzeh khastam gerye konam vaghean maskhareh nist
kheilee jalebeh
harfat mano yade khodam mindazeh yadeh tanhaiam

khahesh mikonam benevis neveshtehato edameh bedeh

چیز چهارشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 07:53 ب.ظ http://chiz-e-zesht.persianblog.com

سلام. خوب کاری کردی از این خونه ی عنکبوتی که برای خودت درست کردی اومدی بیرون. اگه بخوای میتونی بیایی و عضو گروه ۸۳ نفری ما بشی . بیا پیش خودمون بنویس. اینجا چیه دل آدم میگیره. . قول می دم بهت بد نگذره. بیا بهم سر بزن. قول میدی بهم سر بزنی.؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!۱۱

بهروز وثوق چهارشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 09:50 ب.ظ http://vosogh.blogsky.com

سلام
بی خود مگه دسته خودته ننویسی
زود بر میگردی مینویسی بودو
منتظرتم

نارا پنج‌شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:24 ق.ظ http://naraa.persianblog.com

شهرزاد قصه ی تلخشو تموم کرد

------------------------------------------------------ پنج‌شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 12:01 ب.ظ http://italyian.persianblog.com

من حاضرم برای مدتی در وبلاگت بنویسم... به وبلاگ من هم سری بزن فکر میکنم بیشتر از همه به درد تو بخوره...

بابک پنج‌شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 08:29 ب.ظ http://tanhaei.blogsky.com

یعنی چی؟بیخود...!!!مگه میشه؟بی اجازه؟!؟!؟!؟!عمرا....

پیمان جمعه 15 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 10:47 ق.ظ http://peyman59.blogsky.com

سلام
از اینکه می خواهی بری خیلی ناراحتم. در مورد دادن وبلاگت به یه نفر دیگه مخالفم. چون هر کسی متن خودش رو باید بنویسه و کسی شاید نتونه مانند شما قلم بزنه.
استراحت هم لازمه.
به هر حال اگر رفتی منتظر بازگشت شما هستیم.
موفق باشید.

محمد رضا جمعه 15 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 05:06 ب.ظ http://mamazy.persianblog.com

سلام خوبین......وبلاگ جالبیه من تازه اومدم ولی قول میدم که سر فرصت یه نظر توپ برات بدم عزیزم

علیرضا جمعه 15 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 06:58 ب.ظ http://alitrance.persianblog.com

سلام سحر جون خوفــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی
وبلاگ خوبی داری از دیدنتم خوشحال شدم ...موفق باشی.

متی شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 12:01 ب.ظ http://metiusa.persianblog.com

سلام.ممنون که اومدی.متشکرم از کمکت.اگه باشگاه تشریف اوردید لطفاً خودتون رو معرفی کنید تا کمی صحبت کنیم در مورد چیزهایی که نوشتید شاید تونستم کمکی کنم.بای

پاییز شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 04:38 ب.ظ http://pakann.persianblog.com

سلام من اومدم تو میخوای بری

علیرضا شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 09:50 ب.ظ http://alitrance.persianblog.com

سلام بازم اومدم .... مرسی از نظرت ... با اجازت آیدیتو اد کردم تا بیشتر صحبت کنیم خوشحال شدم...

سارا شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 10:43 ب.ظ http://harfhaeebarayegoftan.persianblog.com

یعنی چی اون وقت؟؟؟..........

آرتا یکشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:09 ق.ظ http://darkness.blogsky.com

وایییی نهههههه
کجا؟؟؟؟

مسعود دوشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:39 ق.ظ http://3tadoost.blogsky.com

سلام سحر خانوم

هنوزم Delat Tang Ast ?!

بابا بیخیال (:

شاهد - سردار قلعه تنهایی دوشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 05:46 ب.ظ http://castle.blogsky.com

امیدوارم زودتر بر گردی و بنویسی
شاهد

امیر مسعود سه‌شنبه 19 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 12:11 ق.ظ http://amirmassoud.blogsky.com

فرار؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ فکر کردی می تونی فرار کنی؟؟؟؟؟؟ همه مرزها بسته ست!!!!! هر جا بخوای در بری گیر میفتی!!!!!!

ناز خانوم سه‌شنبه 19 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 07:21 ق.ظ http://nazkhanum.blogsky.com

نه یه مدت استراحت کن دوباره بیا

سارا سه‌شنبه 19 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 08:50 ق.ظ http://dailynotes.blogsky.com

یه ذره به آینده و اهدافی که در سر داری فکر کن!راه زیادی داری.پاشو ادامه بده....

شهاب سه‌شنبه 19 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 05:47 ب.ظ http://amirshahab.persianblog.com

سلام... رفتی و بی تو دلم پر درده...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد