یادداشت های من

تراوشات ذهنی من

یادداشت های من

تراوشات ذهنی من

بدونه عنوان

برای آخرین بار چشمشون به هم افتاد، هیچکدومشون نتونستن حرفی بزننن اما هر دو یه چیز رو می خواستن بگن اون هم این بود که : گرانترین و زیبا ترین چیزها تو دنیا نه دیده میشه و نه حتی لمس میشه ! انها را تنها باید در دل حس کرد
و از کنار هم گذشتن بدونه خداحافظی 
 

نظرات 2 + ارسال نظر
dondiego (Ali) پنج‌شنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1382 ساعت 11:37 ب.ظ

jomeleye ghashangi neveshti,,manam ba to ham aghidam chizaye ziba ro faghat ba del mishe did albateh age dele adam koor nashodeh bashe ,,movafagh bashi

فاطمه پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 11:42 ق.ظ

جمله قشنگ و پر معناست اما چرا نمیشه گفت . خیلی چیزا با نگفتن خراب میشه و شاید خیلی سوالا رو در ذهن بیاره اما هر چی هست زیباست.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد