یادداشت های من

تراوشات ذهنی من

یادداشت های من

تراوشات ذهنی من

روشی برای .......

No one can go back and make a brand new start. Anyone can start from only now and make a brand new ending . cod didn't promise days without pain, laughter wihtout sorrow, sun without rain, but he did promise strength for the new day, comfort for the tears, and light for the way.

هیچکس نمی تواند به عقب برگردد و شروع جدیدی داشته باشد. هرکس فقط می تواند از حالا شروع کند تا پایان جدیدی بسازد . خداوند قول روز بدونه درد، خنده بدونه غم و آفتاب بدونه باران را نداده، اما توان برای روزنو، نوازش برای گریه و روشنایی برای راه را قول داد.

در آغوش باران

پس از سالهای در به دری وباد

می بینمت دگر بار

به شیفتگی تماشایت می کنم

 

      « آه تو بیش از من دگرگون شده أی »

 

در کوچه هایت پرسه می زنم

گمگشته بی زمان

همچو بیگانه أی شوریده در چشم کودکانه ات

و باز می جویم هرآنچه را از کف داده ام

رها می شوم

در آغوش بارانی که می شویدم

از غربتی که خود را به آن آلوده کرده ام

آه دوباره می توانم

به سادگی سخن بگویم

به لهجه نمناک گیاهان ، دریا و باران

 بی آنکه شگفتی دیگران را برانگیزم

 

                                                                                 محمود تقوی تکیار

بدونه عنوان

برای آخرین بار چشمشون به هم افتاد، هیچکدومشون نتونستن حرفی بزننن اما هر دو یه چیز رو می خواستن بگن اون هم این بود که : گرانترین و زیبا ترین چیزها تو دنیا نه دیده میشه و نه حتی لمس میشه ! انها را تنها باید در دل حس کرد
و از کنار هم گذشتن بدونه خداحافظی 
 

نمایشگاه

نمی دونم نمایشگاه کتاب و مطبوعات امسال رو دیدید یا نه ، من که به نمایشگاه کتاب نرسیدم اما دو روز رفتم نمایشگاه مطبوعات یعنی19 و 20 اردیبهشت میدونید چیه  نمایشگاه مطبوعات ما هر سال قبل پسرفت میکنه و امسال که دو تا رکورد جالب هم داشتیم اولیش رکورد بیشترین روزنامه های توقیف شده در سال و دومیش هم بیشترین تعداد روزنامه نگار های زندانی

:اما چند تا نکته تو نمایشگاه امسال خیلی جلب توجه می کرد

  حضور سعید عسگر ( عامل ترور حجاریان) و معاون نیروی انتظامی اون زمان در سخنرانی شریعتمداری و اعضای تحریریه کیهان تازه اقای عسگر عکاسی هم میکردن و همزمان شریعتمداری هم حجاریان رو بعنوان تروریست معرفی میکرد ، البته این بحث به دلیل اعتراض
!مردم به انتها نرسید و سعید عسگر هم یه دفعه قیبش زد 

بعدش هم سخنرانی تاج زاده بود که مثل همیشه بود فقط موقع رفتن مجبور شد از پشت میله
!ها و چادر از سالن خارج بشه

و اما بهترین جلسه پرسش و پاسخ مربوط بود به تحریریه روزنامه یاس نو و آقای باستانی که روز قبل یکی از بهترین مقاله های دوران کاریش رو درباره نفحس مالی صدا و سیما نوشته بود

بعدش هم نوبت کدیور شد که مثل بیتر مقاله هاش در مورد رد فلایت فقیه صحبت میکرد و مورد حمایت اکثریت هم قرار میگرفت و حتی بعد از اتمام سخنرانیش خیلی از افراد توی سالن
!خودشون بحث رو ادامه دادن

کلا نمایشگاه امسال خیلی ضیف تر از پارسال و حتی دوره های قبل بود شاید یکی از دلائلش
!هم به بم بست رسیدن اصلاحاته
با همه این حرفها ما امریکا رو بقل دستمون داریم و مردمی دارم که اکثریتشون حاضرن استقلال رو فدای ازادی کنن و برای همین یکمی پیش بینی اینده مشکله شما چی فکر میکنید ؟

اومدم باز اومدم

سلام
به نظر من سه هفته ننوشتن می تونه دلیلی برای فراموش شدن باشه ،ولی من اومدم که باز بنویسم ، از چیزای یکه دلم می خواد داد بزنم تا همه بشنون اما .....................
تو این مدت خیلی چیزا بود که می خواستم بنویسم که متاسفانه نشد بعضیاش رو میشه الان نوشت ولی بعضیاش رو هم نمیشه چون زمانش گذشته .
هشت روز پش تولد یکی از دوست های قدیمیم بود نمی دونم که اینجا رو می خونه یا نه ولی به هر حال من از اینجا بهش تبریک میگم و میگم که فراموشش نمیکنم

قهرمانی بدونه کاپ

نیمی دونم تا حالا براتون پیش اومده که تا خط چند قدمی خط پایان برید و انقدر به اون چیزی که براش تلاش کردید و وقت گذاشتید نزدیک باشید که باور کنید دیگه موفق شدید اما درست تو آخرین لحظه زمانی که می خوان موفقیتتون رو لمس کنید بهتون بگن که شرمنده با همه صلاحیت های یکه شما دارین ما نیمیتونیم کاپ قهرمانی رو به شما بدیم اون وقت چه حالی پیدا می کنید ؟ چه عکس العملی از خودتون نشون میدید ؟
!میدونید من تو این مواقع چیکار میکنم 
  عصبانی می شم شاید هم یکمی داد و بیداد راه بندازم  و بسته به این که مسئله چقدر برام مهم باشه شدید تر هم برخورد می کنم 
....  فکر می کنم فردا هم دقیقا یکی از همون روزا باشه یکمی برام دعا کنید