یادداشت های من

تراوشات ذهنی من

یادداشت های من

تراوشات ذهنی من

"سپندار مذگان" یا " روز عشق "

"سپندار مذگان" یا " روز عشق "

ایرانیان از جمله ملت هایی بودند که زندگیشان با جشن و شادمانی پیوند فراوانی داشته و به مناسبت های گوناگون جشن می گرفتند و با سرور و شادمانی روزگار می گذراندند .

این جشن ها نشان دهنده فرهنگ ، نحوه زندگی، خلق و خوی و جهان بینی ایرانیان باستان است .

فلسفه بزرگداشت "سپندار مذگان" یا "اسفندار مذگان" به عنوان "روز عشق" به این صورت بوده :

سپندار مذ لقب ملی زمین است . یعنی گستراننده، مقدس، فروتن و زمین نماد عشق است ، چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه عشق می ورزد. زشت و زیبا را به یک چشم می نگرد و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان می دهد. به همین دلیل در فرهنگ باستان اسپندار مذگان را بعنوان نماد عشق می پنداشتند .

در ایران باستان در این روز جشن بزرگی برگزار می شد و دختران و پسران حلقه هایی از گل بر سر می نهادند و هدبه می دادند.

این روز در تقویم ایرانی دقیقا مصادف است با 29 بهمن، یعنی 3 روز پس از ولنتاین ، شاید هنوز دیر نشده باشد که روز عشق را از 26 بهمن (Valentine) به 29 بهمن (سپندار مذگان ایرانیان باستان) منتقل کنیم.

 

نظرات 4 + ارسال نظر
مازیار شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 10:25 ب.ظ

اگر عشق را از منشور شعورمان بگذرانیم و به عناصر تشکیل دهنده اش تجزیه کنیم، خواهیم دید که عشق از 9 عنصر اصلی تشکیل شده است : بردباری: عشق ، بردباراست. مهربانی : مهربان است. سخاوت: عشق در آتش حسد نمی سوزد. فروتنی : غرور ندارد. ظرافت : عشق،اطوار ناپسندیده ندارد. تسلیم : نفع خود را خواهان نیست. تسامح: خشم نمی گیرد. معصومیت : سوظن ندارد. صداقت: از ناراستی شاد نمی شود اما با راستی به شعف می آید

بکتاش آبتین سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 09:26 ق.ظ http://abtiin.blogfa.com

از نوشته اتان ممنون .اما نکته ی قابل توجه اینجاست که بعضی ها فکر می کنند ایرانی ها انسان های متمدنی هستند یا دست کم بوده اند . اما حقیقت این است که علاقه ی ما به ایرانی بودن و غیرت ملی ! باعث می شود چشمانمان را بر حقیقت ببندیم .اساسن موضوع فرهنگ در همه ی جوامع یک پروسه ی تاریخی به هم پیوسته است که همه ی اعنصرها در آن ترکیب می شوند . اما هیچوقت در ایران این چنین نبوده .یعنی علیرغم اینکه در برخی اوقات توسط بعضی اشخاص با لحظات درخشان تاریخی نزدیک شده ایم ، شخص دیگری با بدست گرفتن قدرت آن را نفی کرده ! شما مصر را ببینید چند سال بنای پیوسته ی تاریخی دارد ؟ حالا ایران را ببینید . هر پادشاهی که آمده همه ی بناهای پادشاه قبل از خود را سوزانده ویا ویران کرده ! امروز هم همین است .این فرهنگ ضعیف حاصل همان فرهنگ غنی ! است . به محض اینکه یک مدیر ویا یک رئیس می آید همه چیز را بهم می ریزد .می دانید که این فرهنگ ریشه ی تاریخی دارد .البته من نمی خواهم منکردانش ، هوش و آگاهی ایرانیان در دوره های متفاوت تاریخی بشوم اما حقیقت این است که این عنصرها هیچوقت نتوانستند با هم ادغام بشوند و ترکیبی از فرهنگ را بوجود بیاورند . وگرنه نگارنده ی تاریخ ایران با آن هم سابقه نباید ( کریستن سن ) باشد .

صدر شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 09:25 ق.ظ

سلام!
قرار فیکس شد !
http://1st-gharar.blogsky.com/
می بینیمتان
======> موفق باشی

بهمن چهارشنبه 24 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 11:44 ق.ظ

آره این یکی رو قبول دارم که ایرانی ها از اون اول هاش هم عیاش بودن....عیاش بودن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد